مهمترین تازهاکران گستردهی این هفته «شاه آرتور: افسانهی شمشیر» (King Arthur: The Legend of the Sword) است که ظاهرا قرار است به یکی از بزرگترین شکستهای باکس آفیس تابستان امسال تبدیل شود. این فیلم که با بودجهی بسیار بالایی ساخته شده و قرار بود به آغازکنندهی مجموعه جدیدی برای کمپانی برادران وارنر تبدیل شود، بعد از تاخیرهای متعددش، تغییر عنوانش و نقدهای نه چندان خوبی که دریافت کرده، اکرانش را با ۱۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در امریکای شمالی آغاز کرد، که به معنی فروش نهایی حدود ۴۰ میلیون دلاری آن در گیشهی خانگی خواهد بود. تحلیلگران پیشبینی میکردند که فیلم کارش را با چیزی دور و اطرافِ ۲۳ تا ۲۵ میلیون دلار شروع کند و حتی این پیشبینیها هم با توجه به پول هنگفتی که خرج فیلم شده، هشداردهنده بودند. فعلا تمام نظرها به سمت عملکرد بینالمللی فیلم برای بازگرداندنِ سرمایهاش جلب شدهاند، اما با توجه به ۲۹ میلیون دلاری که این فیلم از اکران در ۵۱ بازار کسب کرده است و با توجه به افتتاحیهی جهانی فیلم که به زور از ۴۴ میلیون دلار فراتر میرود، به نظر میرسد انقلاب شاه آرتور هنوز شروع نشده، سرکوب شده است. خلاصه «افسانهی شمشیر» یکی دیگر از فیلمهای فانتزی اخیرِ برادران وارنر است که آنطور که انتظار میرفت مورد استقبال قرار نگرفته است. از «گرین لنترن» (۲۱۶ میلیون از بودجهی ۲۰۰ میلیونی) و «جک غولکش» (۱۹۷ میلیون از بودجهی ۱۹۵ میلیونی) گرفته تا «پن» (۱۲۸ میلیون از بودجهی ۱۵۰ میلیونی) و «افسانهی تارزان» (۳۵۶ میلیون در دنیا از بودجهی ۱۸۰ میلیونی).
در مقایسه باید به «بتمن آغاز میکند» (Batman Begins) اشاره کرد که در خیلی از جهات وضعیتی شبیه به «افسانهی شمشیر» داشت. آن فیلم هم داستان ریشهای کاراکتری بود که مخاطبان قبلا اسمش را شنیده بودند، اما علاقهی زیادی به دیدن او در قالب یک داستان ریشهای دیگر بر پردهی سینما نداشتند. چنین چیزی را میتوان دربارهی سوپرمن هم گفت، اما از آنجایی که «مرد پولادین» (Man of Steel) اکرانش را با ۱۲۸ میلیون دلار آغاز کرد و ۶۶۸ میلیون دلار در دنیا فروخت، پس میتوان گفت مردم واقعا دنبال یک فیلم سوپرمنی بودند. مثال بهتر فیلمهای «شرلوک هولمز» خودِ گای ریچی هستند که هر دو با بودجههایی کمتر از ۱۲۵ میلیون دلار، ۵۰۰ میلیون دلار در سراسر دنیا فروختند. قابلذکر است که آن فیلمها نه تنها داستان ریشهای شرلوک هولمز نبودند، بلکه از ستارهای مثل رابرت داونی جونیور بهره میبردند. اگر سه هفتهی دیگر «واندر وومن» (Wonder Woman) افتتاحیهی خوبی داشته باشد و احتمالا همینطور هم خواهد بود، فقط به خاطر این است که مردم دوست داشتهاند فیلمی دربارهی واندر وومن ببینند و کاری به ساختار داستانیاش هم نداشتهاند.
روی هم رفته به نظر میرسد یکی از دلایل عدم استقبال از «افسانهی شمشیر» این است که اکثر مردم بارها داستان شاه آرتور را شنیدهاند و با وجود تمام تغییر و تحولهای فرمی که گای ریچی در آن ایجاد کرده، علاقهای به آن نداشتهاند. شاید اگر با فیلمی طرفیم بودیم که به بعد از رسیدن آرتور به پادشاهی و در دورانی که همهی شوالیههای میزگرد تشکیل شده بودند اتفاق میافتاد، ماجرا فرق میکرد. هماکنون معلوم نیست خرج ساخت «شاه آرتور» با تمام فیلمبرداریهای دوبارهی فراوانش چقدر در آمده است، اما میدانیم که در گزارشهای اولیه رقم ۱۷۵ میلیون دلار اعلام شده بود که رقم بسیار زیادی برای آیپی مثل این محسوب میشود که سابقهی درخشانی هم در باکس آفیس نداشته است. «اولین شوالیه» (First Knight) با کسب ۳۷ میلیون دلار در خانه و ۱۲۷ میلیون دلار در دنیا از بودجهی ۷۵ میلیونیاش، به ناامیدی بزرگی در تابستان ۱۹۹۵ تبدیل شد. انیمیشن «جستجو برای کملوت» (Quest For Camelot) با کسب ۲۲ میلیون دلار از بودجهی ۴۰ میلیونیاش شکست سختی خورد. «شاه آرتور» به کارگردانی آنتوان فوکوآ در سال ۲۰۰۴ با کسب ۲۰۳ میلیون دلار در دنیا از بودجهای ۱۲۰ میلیونی موفق ظاهر نشد. تنها فیلم شاه آرتوری موفق به سال ۱۹۸۱ و انیمیشن «اکسکالیبور» (Excalibur) برمیگردد که با بودجهی ۱۱ میلیونیاش، ۳۴ میلیون دلار در خانه فروخت.
از دیگر دلایل شکست «افسانهی شمشیر» میتوان به عدم داشتن قدرت ستارهای (طرفداران چارلی هانوم باید بدانند که او ستارهی سینمایی نیست) و نقدهای قوی اشاره کرد. این در حالی است که این فیلم در دنیایی عرضه شده که اکشنهای قرون وسطایی فانتزی به لطف سریالهای خوشساختی مثل «بازی تاج و تخت» و «وایکینگها» در تلویزیون به وفور یافت میشوند، پس «افسانهی شمشیر» هیچ ویژگی منحصربهفردی نداشت. فقط به خاطر اینکه یک زمانی مردم به سفر آغازینِ بتمن اهمیت دادند، به این معنی نیست که فیلمِ داستان ریشهای هر کاراکتری که کمی معروف است باید ساخته شود. احتمالا «افسانهی شمشیر» قرار نیست با چندین و چند دنبالهی مختلف ادامه پیدا کند. اگر برادران وارنر به جای برنامهریزی دنبالهها، تمرکزش را روی عرضهی یک فیلم خوب میگذاشت و بعد از جلب نظر مردم به دنبالهها فکر میکرد، مطمئنا نتیجه خیلی بهتری میگرفت.
دومین تازهاکران مهم هفته «ربودهشدگان» (Snatched)، کمدی امی شومر و گلدی هان است که در آخرهفتهی روز مادر اکرانش را امیدوارکننده آغاز کرد. این فیلم که با ۴۲ میلیون دلار بودجه تهیه شده و اکثرا نقدهای متوسط و رو به ضعیفی دریافت کرده، کارش را با رقم قابلقبول ۱۷ و نیم میلیون دلار کلید زد. این افتتاحیه تقریبا نصف ۳۰ میلیون دلاری است که «دربوداغان» (Trainwrech)، کمدی قبلی امی شومر در آخرهفتهاش افتتاحیهاش به دست آورده بود. اما از قبل هم انتظار میرفت که «ربودهشدگان» به عنوان یک پروژهی جمعوجورتر توانایی تکرار چنین رقم بزرگی را ندارد. «دربوداغان» فیلمی به کارگردانی جاد آپاتوی مشهور بود که از سروصدایی که امی شومر به عنوان کمدین زن جدید دورانش به راه انداخته بود بهره میبرد و یونیورسال هم با آن فیلم به عنوان یک رویداد سینمایی تمامعیار رفتار کرد. اما «ربودهشدگان» با چنین رفتاری از سوی فاکس روبهرو نشده است. البته منظورم شکایت کردن نیست. بالاخره میتوان درک کرد که در حال حاضر اولویت فاکس Alien: Covenant «بیگانه: کاوننت» است و بس. این در حالی است که اکثر سروصدای رسانهای پیرامون «ربودهشدگان» مربوط به بازگشت گلدی هان به سینما از زمان The Banger Sisters در سال ۲۰۰۲ میچرخید و البته داستان فیلم هم که دربارهی ربوده شدنِ مادر و دختری در آمریکای جنوبی است، چندان جدید هم نیست که به هیجان مردم کمک کند. خبر خوب برای «ربودهشدگان» این است که سابقه نشان میدهد که فیلمهای زنمحور یا فیلمهایی با هدف جذب مخاطبان زن، در هفتهی دوم تابستان معمولا اکرانهای پرباری دارند. بنابراین میتوان براساس افتتاحیهی ۱۷ و نیم میلیونی این فیلم، درآمد خانگی نهایی ۴۸ تا ۶۱ میلیونیاش را پیشبینی کرد.
در زمینهی اکرانهای محدود فیلم Lowriders را داریم که در ۲۹۵ سینما روی پرده رفت. این ملودرام خانوادگی رقم خیلی خوب ۲ میلیون و ۴۱۳ هزار دلار را به عنوان افتتاحیه کسب کرد و به این ترتیب بعد از «تردرستی» (Sleight) که یکی دیگر از اکرانهای استودیوی بلامهواس تیلت (BH Tilt) است، به بُرد دیگری برای این استودیو بدل شد. دومین اکران محدود هفته هم «دیوار» (The Wall)، محصول آمازون است که کارش را در ۵۴۱ سالن سینما آغاز کرد. این فیلم که توسط داگ لایمن ساخته شده، نقدهای نسبتا خوبی دریافت کرده و به دو سرباز آمریکایی (آرون تیلور-جانسون و جان سینا) میپردازد که توسط تکتیراندازی مورد هدف قرار میگیرند. «دیوار» ۸۹۱ هزار و ۵۹۰ دلار فروخت. ناگفته نماند که محصولات سینمایی آمازون معمولا بهطور تشریفاتی در سینماها اکران میشوند. چون سرنوشت اصلی آنها قرار گرفتن روی سرویس آمازون پرایم است. آخرین اکران محدود این آخرهفته هم «پاریس میتونه صبر کنه» (Paris Can Wait) است. این کمدی رومانتیک که داستانش حول و حوش آشپزی و غذاهای رنگارنگ میچرخد توسط سونی پیکچرز کلاسیکس در چهار سینما اکران شد و ۱۰۱ هزار و ۸۲۵ دلار به دست آورد. رقم فوقالعادهای که با توجه به نقدهای نسبتا مثبت فیلم به این معنی است که سالنهای فیلم در هفتههای پیشرو افزایش پیدا خواهند کرد.