King Arthur: The Legend of the Sword
داستان آشنای پسری که حق پادشاهیاش را از او سلب میکنند. آرتور کودکیاش را در تقلا و سگدو زدن برای زنده ماندن در کوچهپسکوچهها سپری میکند و در نهایت وقتی شمشیر را از درون سنگ بیرون میکشد، مجبور است میراث واقعیاش را قبول کرده و برای به دست آوردن آن به جنگ برود و در این میان یک سری نبردهای قرون وسطایی با شمشیرهای جادویی را برای ما فراهم کند. گای ریچی که قبلا چشمانداز تیره و تاریک و خشونتبارش را به آیپی مشهوری مثل «شرلوک هولمز» آورده بود، حالا با این فیلم قصد داشته تا دیوانگی تیره و تاریک و تند و سریعش را با افسانهی «شاه آرتور» ترکیب کند. نتیجه فیلمی است که یک لحظه با تعقیب و گریزها و شمشیربازیهای صدمثانیهای در کوچهپسکوچهها آدم را یاد نسخهی قرون وسطایی سری «بورن» میاندازد و لحظهای بعد با ظاهر شدن چندتا فیل غولپیکر در حد «ارباب حلقهها» فانتزی میشود و لحظهای بعد با دادن قدرتهای فرابشری به شاه آرتور، ناخنکی هم به فیلمهای ابرقهرمانی میزند.
جیمز براردینلی از ریلویوز که سه ستاره به فیلم داده مینویسد: «اینکه آرتور از لحاظ تاریخی واقعیت دارد یا نه، مثل دیگر آثار ادبی، تلویزیونی و سینمایی که به این افسانه پرداختهاند، برای ریچی هم اهمیت ندارد. این فیلمساز با "افسانهی شمشیر" چیزی را اقتباس یا بازسازی نمیکند. بلکه این فیلم داستان ریشهای آرتور از نگاه ریچی است و هرچه نباشد، هیجانانگیز و درگیرکننده است... فرم فیلمسازی ریچی در همهجای فیلم مشهود است. بخشهای توضیحی تا آنجا که امکان داشته برای در حرکت نگه داشتن داستان حذف شدهاند. ضربآهنگ نفسگیر است و حتی وقتی که اتفاق زیادی نمیافتد، ریچی از تمام ترفندهایی که بلد است استفاده میکند تا حس بیقراری تماشاگران را حفظ کند». ریچارد روپر از شیکاگو سانتایمز که فیلم را کم و بیش دوست داشته مینویسد: «"شاه آرتور: افسانهی شمشیر" در بهترین لحظاتش تند و هوشمندانه و هیجانآور است و در ضعیفترین صحنههایش، با هیولاهای مسخره و لحظاتی که بهطرز ناخواستهای خندهدار هستند، همچون یک بیمووی پرهیاهو مینماید». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۴۱ است.
Snatched
جاناتان لوین، نویسنده و کارگردانی است که در دههی گذشته شهرت قابلتوجهای به عنوان تهیهکنندهی کمدیهای استودیویی که نظر عموم مردم را جلب میکردند به دست آورد. فیلمهایی نظیر «۵۰/۵۰» (50/50) و کمدی رومانتیک زامبیمحور «بدنهای گرم» (Warm Bodies) به او اجازه دادند تا استعدادهای فیلمسازیاش را در پشت دوربین به نمایش بگذارد. تا اینکه در نهایت با ساخت فیلم کریسمسی «شب قبل» (The Night Before) در سال ۲۰۱۵، بزرگترین فیلم بلندش را ساخت. این در حالی است که اِمی شومر هم خودش را با سریال «درون امی شومر» (Inside Amy Schumer) به عنوان استندآپ کمدین، بازیگر، نویسنده و تهیهکنندهای ثابت کرده است که باید جدی گرفته شود و قبلا با فیلم «دربوداغان» (Trainwreck) هم خوش درخشید. حالا شومر و لوین با هم در «ربودهشدگان» که یک ماجراجویی مادری-دختری هست همکاری کردهاند. داستان دربارهی دختر رویاپردازی به اسم امیلی میدلتون (امی شومر) است که نامزد غیررسمیاش او را در آستانهی تعطیلاتِ مورد انتظارش قال میگذارد و در نتیجه او مادر بسیار بااحتیاطش لیندا (گلدی هان) را متقاعد میکند تا با او در این تعطیلات همراه شود و این آغازی است بر جنگ و جدلهای این مادر و دختر برای کنار گذاشتن تفاوتهایشان و بیرون آمدن از جنگلی که در آن گم شدهاند.
جیمز براردینلی از ریلویوز که سه ستاره به فیلم داده در یادداشتش میآورد: «"ربودهشده" از یک نظر کمی شبیه به روتین استندآپ کمدیهای امی شومر است: بعضیوقتها تند و تیز و قالبا خندهدار که هر از گاهی با شوخیهایی که تخت از آب در میآیند ضربهی منفی میخورند. برخلاف "دربوداغان" که شامل فیلمنامهی قوی و فرصتی برای شومر جهت نمایش قابلیتهای بازیگریاش بود، "ربودهشدگان" بیشتر یک اکشن/کمدی سرراست (با تاکیید روی دومی) است که بیشتر از خلق شخصیتهای قابلباور و پرداختشده، به خنداندن تماشاگران علاقه دارد». منتقد سن فرانسیسکو کرانیکل که فیلم را دوست دارد مینویسد: «نکتهی عالی شومر در اینجا این است که او حاضر است تهوعآور باشد، اما تهوعآوری از نوع انسانیاش. او چیزی خارج از چارچوب زندگی معمول را نشان نمیدهد. فقط بخشهایی از رندگی واقعی را به نمایش میگذارد که انتظار دیدنشان را، مخصوصا از یک زن ندارید. پس حتی وقتی او بامزه و شوکهکننده ظاهر میشود، تجربهای که ارائه میکند مفید یا آموزنده احساس میشود. صداقت و حقیقت چیزی است که دیدنشان حتی به مقدار کم هم همیشه پسندیده است». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۴۶ است.
آگهی دیوار - پایان نامه مدیریت - دیزل ژنراتور - کناف کیست