مهمترین تازهاکران این هفته «ساخت آمریکا» (American Made) بود که درآمد افتتاحیهاش همزمان هم خبر خوبی و هم خبر بدی برای تام کروز و کلا فیلمهای ستارهمحور است. خبر بد این است که افتتاحیهی این فیلم در بین پایینترین افتتاحیههای این بازیگر قرار میگیرد، اما «ساخت آمریکا» برخلاف بسیاری از فیلمهای سالهای اخیر تام کروز، به جز حضور این بازیگر در نقش اصلی، هیچ جاذبهی دیگری ندارد. پس شاید این افتتاحیه پایین باشد، اما نشان از این دارد که حداقل قدرت ستارهها هنوز بهطور کامل از بین نرفته است و آنها هنوز میتوانند به تنهایی دلیل مهمی برای کشاندن مردم به سینماها باشند. «ساخت آمریکا» کارش را با کسب فقط ۱۷ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه شروع کرد. این رقم از زمان افتتاحیهی ۱۵ میلیون دلاری «جک ریچر» (Jack Reacher)، پایینترین افتتاحیهی این بازیگر محسوب میشود. حتی اگر ما فیلمهایی مثل «شیرها برای برهها» (Lions for Lambs)، «دوران راک» (Rock of Ages) و «مگنولیا» (Magnolia) را که کروز در آنها در نقش مکمل قرار دارد و فیلمهایی که دارای پیشنمایشهای انحصاری آیمکس بودهاند مثل «ماموریت غیرممکن: پروتوکل شبح» (Mission: Impossible Ghost Protocol) را نادیده بگیریم، افتتاحیهی «ساخت آمریکا» از زمان «جری مگوایر» (Jerry Maguire) در سال ۱۹۹۶ تاکنون، در جایگاه دوم ضعیفترین افتتاحیههای کروز قرار میگیرد و از آنجایی که «ساخت آمریکا» مثل «جک ریچر» در ماه دسامبر اکران نشده است، نمیتوانیم انتظار شتاب فروشِ «جک ریچر» را برای این فیلم داشته باشیم.
اوج ستارگی کروز با فیلمهایی همچون «چند مرد خوب» (A Few Good Men) و «جری مگوایر» بود که با ارقامی مثل ۱۵ تا ۱۷ میلیون دلار افتتاح میشدند. اما نباید فراموش کنیم که محاسبهی نرخ تورم، این ارقام را در زمان حال به چیزی حدود ۳۴ میلیون دلار میرساند. تازه اوایل دههی ۹۰ زمانی بود که فیلمهای خوب کروز میتوانستند با افتتاحیهای ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلاری، به درآمد خانگی بالای ۱۲۵ میلیون دلار دست پیدا کنند. اما هماکنون «ساخت آمریکا» با وجود اینکه مورد استقابل مردم و منتقدان قرار گرفته، اما به جای رسیدن به ۱۰۰ میلیون دلار، کارش را به زور و زحمت با ۶۰ میلیون دلار به اتمام خواهد رساند. مخصوصا با توجه به اینکه در هفتههای اخیر فیلمهای بزرگسالانهی متعددی مثل «آن» (It)، «کینگزمن: محفل طلایی» (Kingsman: The Golden Circle)، «بلید رانر ۲۰۴۹» (Blade Runner 2049)، «خارجی» (The Foreigner) و غیره اکرانشان را شروع کرده و خواهند کرد و در نتیجه «ساخت آمریکا» با رقبای سرسختی درگیر است و درگیر خواهد شد. با این حال «ساخت آمریکا» صدرنشین هفته محسوب میشود و با ۵۰ و خوردهای بودجه و ۶۰ میلیون دلاری که تاکنون از کشورهای خارجی به دست آورده، این فیلم مطمئنا به فیلم پولساز جمعوجوری تبدیل خواهد شد.
خبر خوب این است که «ساخت آمریکا» فقط به این دلیل به یکی از کمدرآمدترین فیلمهای کروز در ۲۱ سال گذشته تبدیل شده است که با یکی از آن فیلمهای اولد-اسکول ستارهمحور سروکار داریم. چیزی که خیلی وقت بود تام کروز را با آن نمیشناختیم. حقیقت این است که شاید تام کروز ستارگیاش را با بازی کردن نقش خلبانان و کلاهبردارهای بیلیارد و وکیل نظامی و کهنهسربازهای ویتنام و غیره شروع کرد، اما این روند به مرور تغییر کرد. شاید «تاپ گان» (Top Gun) اکشنهای هوایی داشت و «ماموریت غیرممکن» (Mission Impossible) یک تریلر اکشنِ پرخرج بود، اما کروز برای تبدیل شدن به یک ستارهی سینما به تفنگ و گلوله و انفجارهای بزرگ نیاز نداشت. اما این موضوع از سال ۲۰۰۰ با «ماموریت غیرممکن ۲» تغییر کرد. از اینجا به بعد کروز کمکم تبدیل به ستارهی اکشنی شد که بدلکاریهای بیباکانهاش در مرکز توجه قرار گرفت. فیلمهای کروز منهای «آسمان وانیلی» (Vanilla Sky) و پروژههای جمعوجور دیگری مثل «شیرها برای برهها» و نقش مکمل در «دوران راک»، در طول ۱۷ سال گذشته اکشن بودهاند. در قرن بیست و یکم کروز به جای یک ستارهی سینما، به یک ستارهی اکشن تبدیل شد که احساس میکنم یکجور پسرفت محسوب میشود. اینکه کلا به عنوان یک ستاره تمامعیار شناخته شوی یک چیز است، اما اینکه فقط به عنوان کسی که در فیلمهای اکشن نقش اول را دارد شناخته شوی، یعنی خودت را به یک ژانر محدود کردهای. پس روبهرو شدن با فیلمی مثل «ساخت آمریکا» که کروز در آن نقش مرد به مراتب جوانتری را بازی میکند و معشوقهی به مراتب جوانتری دارد، این فیلم را به اتفاق منحصربهفرد تبدیل میکند.